روش زنجیره بحرانی1
روش زنجیره بحرانی یک روش مدیریت پروژه است که بر روی منابع مورد نیاز برای انجام پروژه تمرکز دارد. برخلاف روشهای سنتی مانند مسیر بحرانی که بر روی فعالیتها تمرکز دارند، زنجیره بحرانی بر روی منابع محدود و زمانبندی واقعی فعالیتها تاکید میکند. در این روش، با شناسایی زنجیره بحرانی (سری از فعالیتهایی که طولانیترین زمان را میگیرند و تاخیر در آنها باعث تاخیر در کل پروژه میشود)، تلاش میشود تا با مدیریت بهینه منابع، زمان اتمام پروژه کاهش یابد. این روش با استفاده از مفاهیمی مانند بافرهای پروژه و تسطیح منابع، به افزایش انعطافپذیری پروژه و کاهش ریسک تاخیر کمک میکند.
روش مسیر بحرانی (CPM) با وجود کاربرد گسترده در مدیریت پروژه، دارای محدودیتهایی است که میتواند به تأخیر در تکمیل پروژهها منجر شود. مدیریت پروژه به روش زنجیره بحرانی (CCPM) برای رفع این نواقص توسعه یافته است. در ادامه، به برخی از نواقص CPM و چگونگی حل آنها توسط CCPM میپردازیم:
-
عدم توجه به محدودیتهای منابع: CPM فرض میکند منابع بهصورت نامحدود در دسترس هستند و به تخصیص منابع توجهی ندارد. این امر میتواند به تداخل و کمبود منابع در پروژه منجر شود. در مقابل، CCPM با در نظر گرفتن محدودیتهای منابع، برنامهریزی را بهگونهای انجام میدهد که تخصیص منابع بهینه باشد و تداخلها کاهش یابد.
-
تخمینهای محافظهکارانه و 2 قانون پارکینسون: در CPM، برای جلوگیری از تأخیر، زمانهای اضافی به فعالیتها اختصاص داده میشود که میتواند به اتلاف وقت و منابع منجر شود. همچنین، طبق قانون پارکینسون، کارها تا زمانی که برای آنها تعیین شده است، گسترش مییابند. CCPM با کاهش زمانهای تخمینی و افزودن بافرهای زمانی در نقاط استراتژیک، این مشکل را حل میکند و بهرهوری را افزایش میدهد.
-
سندروم دانشآموز 3: در CPM، افراد ممکن است انجام کارها را به تأخیر بیندازند تا از تمام زمان تخصیصیافته استفاده کنند، که به "سندروم دانشآموز" معروف است. CCPM با کاهش زمانهای تخصیصیافته و استفاده از بافرها، انگیزه برای شروع زودتر و تکمیل سریعتر کارها را افزایش میدهد.
-
عدم انعطافپذیری در مواجهه با تغییرات: CPM در برابر تغییرات و عدم قطعیتها انعطافپذیری کمتری دارد. CCPM با استفاده از بافرهای زمانی، توانایی بیشتری در جذب تغییرات و مدیریت ریسکها دارد.
-
تمرکز صرف بر توالی فعالیتها: CPM بیشتر بر توالی فعالیتها تمرکز دارد و ممکن است به تعاملات پیچیده بین فعالیتها و منابع توجه کافی نداشته باشد. CCPM با در نظر گرفتن این تعاملات و مدیریت همزمان منابع و زمان، برنامهریزی جامعتری ارائه میدهد.
نظریه قیود (TOC)4
این نظریه بر این فرض استوار است که هر سازمان یا سیستمی حداقل یک محدودیت یا حلقه ضعیف دارد که مانع دستیابی به اهداف آن میشود. این محدودیت باید شناسایی و با استراتژیهای مناسب یا حذف شود یا مدیریت گردد تا عملکرد سیستم بهبود یابد.
فرآیند تفکر TOC ابزارهایی برای شناسایی و رفع محدودیتها فراهم میکند و همچنین به عنوان ابزاری برای ارتباطات مؤثر و ارتقای همکاری تیمی عمل میکند. این فرآیند دddر دو سطح استراتژیک و تاکتیک مسائل را حل میکند:
- استراتژیک: تلاش برای یافتن راهحلهای اساسی که ممکن است تغییراتی اساسی در نحوه عملکرد سازمان ایجاد کند.
- تاکتیک: ارائه ابزارهایی برای حل مسائل روزمره مانند ارتباطات، حل تعارضها، و تقویت تیم.
در مدیریت پروژه، برنامهریزی زنجیره بحرانی (CCM) که بر اساس TOC است، یک رویکرد جامع برای ایجاد برنامه پروژه ارائه میدهد که با روشهای سنتی مانند CPM تفاوت دارد.
هدف برنامهریزی زنجیره بحرانی (CCM) بهبود عملکرد پروژه از طریق دستیابی به تاریخ تکمیل برنامهریزی شده است که میتواند منجر به بهبود عملکرد هزینه پروژه شود. به عنوان یک تکنیک مبتنی بر نظریه محدودیتها (TOC)، CCM به صورت سیستماتیک و هماهنگ اجرا میشود تا محدودیتهایی که مانع دستیابی به اهداف پروژه هستند شناسایی و حذف شوند. این روش همچنین تضمین میکند که تمام وابستگیهای مهم بین فعالیتهای پروژه شناسایی شده و به درستی در برنامه گنجانده شوند.
روش CCM بجای تاکید بر تاریخهای سررسید، روی ذخایر زمانی تمرکز میکند و به این ترتیب ریسک تعویق پروژه را کاهش میهد.
زمان فعالیتها در روش زنجیره بحرانی عموماً ۲۰ تا ۵۰ درصد کوتاهتر از زمان معمول انجام فعالیت است که در روش مسیر بحرانی تعیین شده است. باقیمانده این زمان به عنوان بافر فعالیت در نظر گرفته میشود. این بافر به سه بخش تقسیم میشود. در صورتی که بخش اول بافر مصرف شود نیاز به اقدام خاصی نیست. در صورتی که فعالیت وارد بخش دوم بافر شود برنامهریزی برای جبران زمان از دست رفته شروع میشود. در صورتی که فعالیت وارد بخش سوم بافر شود اقدامات جبرانی طبق برنامه بخش قبل به اجرا در میآید.
روش زنجیره بحرانی و مسیر بحرانی از جنبه تخمین مدت فعالیت و نحوه مدیریت ریسک زمانبندی و منابع پروژه با هم تفاوتهایی دارند که در ادامه با ذکر یک مثال توضیح داده میشود.